1-همسر کیست ؟
همسر کسی است که در همه مشکلات زندگی کنار تو خواهد بود…
مشکلاتی که اگر او نبود هرگز پیش نمی آمد…!

 

 

 

2-قاضی: خب، بگو این دفعه برای چه تو را دستگیر کرده اند؟

متهم: جناب قاضی! برای این که پیر شده ام و دیگر نمی توانم مثل سابق فرار کنم.

 

 

 

3-قاضی:چجوری تو دو دقیقه گاوصندوق رو باز کردی

دزد:زرنگی می خوای بهت بگم تو باز کنی

 

 

 

4-یکی سوار آسانسور می شه می بینه نوشته «ظرفیت 4 نفر

با خودش می گه عجب بددبختی ها، حالا سه نفر دیگه رو از کجا بیارم!!

 

 

 

5-به حیف نون میگن تا حالا لو رفتی ؟ میگه نه ، ردیف کن آخره هفته بریم

!!!

 

 

 

6- ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﻡ انقدر کند شده ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺑﻞ ﮐﻠﯿﮏ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺭﻭ ﻣﺎﯼ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ
ﺑﻌﺪ 5 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﻣﯿﺪﻩ : ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﺠﺎ رو ﮐﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ !؟

 

 

 

7- به یارو می گن شما اهل کجایی

میگه نه داداش ما اصلا "کجا"رونمی شناسیم

 

 

 

 8-مرد:قسم میخوری که من رو برا پول دوست نداری؟
زن:هزارتومان بده تا قسم بخورم. 

 

 

.

 

 

 

9-همسایمون رفته برا باغش سگ خریده که دزد نیاد
.
.
خود سگه رو دزدیدن!

  

 

 

 

10-حیف نون میره بالای درخت چنار، بهش میگن اون بالا چیکار می کنی؟

میگه دارم سیب می خورم. میگن خره این درخت چناره. میگه خر خودتی سیب جیبمه

 

 

 

 

11-به حیف نون می گن اگه حالت تهوع بهت دست بده چیکار می کنی؟ میگه  منم بهش دست میدم

 

 

 

12-حیف نون ماشينش تو برف گير ميکنه زنجير نداشته ،  سينه ميزنه

 

 

13-اونم سلام میرسونه چیست؟

پرکاربرد ترین دروغ پشت تلفن

 

 

14-نیرو انتظامی دهن حیف نون روبو میکنه میگه دهنت بو الکل میده،مشروب خوردی؟

برا این که گندش بالا نیاد

میگه با زکریای راضی رو بوسی کردم

 

 

 

 

15-زنه به شوهرش میگه : می خوای دفتره یادداشتت باشم تا همیشه همراهت باشم ؟

مرد : کی خوام سر رسیدم باشی تا هر سال عوضت کنم

 

 

16-به شترمرغ میگم : این بار رو بردار

میگه : من مرغم

می گم : پرواز کن ،

میگه : من شترم

 

 

 

17-حیف نون کنار یه تیمساره میشینه میگه :آقا شماسربازى؟تیمساره مىبینه آدم ساده ایه میکه:بله…

حیف نون  میگه مرض داری لباس تیمسارهارو پوشیدى

 

 

 

18-غضنفر میره مزرعه ای میخره به ابعاد 2سانتی متر در 8 کیلومتر.

میگن این چه زمینیه ؛ چی میخواهی بکاری؟ میگه به امید خدا ماکارونی.

 

 

 

19-یکی از دو راهی های سخت زندگی وقتیه که

بعد از امتحان نمی دونی جزوتو پرت کنی بیرون یا نگه داری برا ترم بعد !

 

 

20-ازحیف نون یه آدرس خیلی سخت می پرسند

یه خورده فکر می کنه می بینه خیلی پیچیده است میگه نمیشه نری؟

 

 

 

30-هر چی کمتر بهش بیشتر فکر کنی ، بیشتر دردش کمتر میشه! 

استاد حیف نون

  

 

  

31-به حیف نون می گن تا حالا معجزه دیدی؟

می گه آره، رفتم بانک، در به اذن خدا باز شد!

 

 

 

32-به حیف نون میگن اگه کل دنیا رو بهت بدن

چیکار میکنی؟ میگه میفروشم میرم خارج!

 

 

 

33-حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده،

اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!...

 

 

 

34-حیف نون میخواسته گوسفند قربونی کنه، چاقو گیر نمیاره خفش میکنه!

 

 

 

35-از حیف نون میپرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد

میگه: رفته بود زیارت دیگه

 

 

36-یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره!
کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: "2تا آجر"!

 

 

 

 

37-حیف نون تا ده سال براي مادرش عزاداري ميكرد و همش گريه ميكرد .

بهش گفتند : آخه چقدر گريه ميكني ، ده سال گذشته گفت:

آخه هر وقت يادم ميافته كه موقع خاكسپاريش چه دست و پايي ميزد جيگرم آتيش ميگيره 

 

 

 

38-یه مرده زنده میشه بعد همه فرار می کنن

حیف نون می گه برگردین کشتمش

 

 

 

39-هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز حیف نون.

ازش می پرسن چرا تو ساکتی؟ میگه: ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه

 

 

40-به حیف نون می گن چرا قرص هات رو سر وقت نمی خوری ؟

میگه : می خوام میکروبا رو غافل گیر کنم.

 

 

 

41-به حیف نون یه انگشت نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه یکی.
بعد ده تا انگشت بهش نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه: وای! چقدر یک!

 

 

 

42-حیف نون از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش

ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم!

 

 

 

43-حیف نون دونده بوده دوپينگ ميكنه بعد واسه اينكه كسي نفهمه خودشو آخر ميكنه

 

 

 

44-حیف نون خوابیده بوده، میان بیدارش کنن می بینن کد پین می خواد!

 

 

 

45-حیف نون از کنار جن رد می شه جن می گه بسم الله این چی بود؟

 

 

 

46-خسیسه تو مسابقات رالي شركت ميكنه وسط راه مسافر سوار مي كنه

 

 

 

47-الهی حیف نون هیچ وقت نمیره

.

.

.

چون قحطی جوک میاد

 

 

 

 

48-حیف نون خودشو تو آینه می بینه نمیشناسه

بعد دوساعت فکر کردن داد می زنه

اهان این همون بیشعوریه که تو ارایشگاه یه ساعت زل زده بود تو چشمم

 

 

 

 

49-یه روز یه پسره به دختره می گه با من ازدواج می کنی؟
دختره می گه نه!
و پسر یک عمر با خوبی و خوشی زندگی می کنه!

 

 

 

 

50-یه آقایی میره هارد بخره میگه هارد ۳۲۰ می خوام. حیف نون هارد ۱۶۰ واسش میاره.

آقاهه می گه: گفتم ۳۲۰. حیف نون می گه ناراحت نشو، جنسش خوبه جا باز می کنه.